تماسم رو جواب ندادی ومن مثل کودکی که مامانش بهش اخم میکنه،سرم رو زیر پتو بردم و اشک ریختم.
تماسم رو جواب ندادی و من توو خیالم تو رو در آغوش کشیدم و بوسیدم.
بوسیدم و هزار باره بوسیدم.
دوست داشتن تو توو لحظه هایی که من رو نمیخواهی هم جریان داره.
من دوست داشته شدنم رو باور کردم و هر کاری که میکنی رو بر مبنای این استنباط میکنم.
حتی اگه مجبور باشم به خودم دروغ بگم و باورش کنم،باز هم هر بدی ای که انجام بدی،توو خیالم براش نیت دوست داشتن در نظر میگیرم.
و باز هم تو تبرعه میشی.
کاش...برچسب : نویسنده : 111767 بازدید : 116